کد خبر: 3256
منتشر شده در چهارشنبه, 11 اسفند 1395 20:54
دختر گرانقدر پيامبر اكرم(ص) در عمر كوتاه خود حوادث زيادي را به چشم ديد؛ حوادثي كه مرور خط به خط آن ميتواند مايه عبرت و آموزش ما باشد. روايت يكم؛ سال پنجم تا دوازدهم بعثت تولد يك ريحانه5 سال بعد از آنكه حضرت محمد(ص) به پيامبري برگزيده شد، فاطمه(س) به دنيا آمد؛ جبرئيل و ميكائيل پس از 40روز...
دختر گرانقدر پيامبر اكرم(ص) در عمر كوتاه خود حوادث زيادي را به چشم ديد؛ حوادثي كه مرور خط به خط آن ميتواند مايه عبرت و آموزش ما باشد.
روايت يكم؛ سال پنجم تا دوازدهم بعثت
تولد يك ريحانه5 سال بعد از آنكه حضرت محمد(ص) به پيامبري برگزيده شد، فاطمه(س) به دنيا آمد؛ جبرئيل و ميكائيل پس از 40روز روزهداري و دعاي پيامبر، بشارت تولد او را دادند تا بزرگترين زن تاريخ اسلام در روز 20جماديالثاني سال پنجم بعثت متولد شود. با وجود اينكه آن روزها رسم بود براي فرزندان دايه بگيرند، خديجه(س) خود پرستاري از دخترش را بهعهده گرفت اما رابطه عاطفي او و فرزندش بسيار كوتاه بود؛ در 5سالگي، حضرت فاطمه(س) مادرش را از دست داد و زندگي پرفرازونشيبش در سايه مهر و حمايت پدر ادامه يافت.
اما روزگار سخت فاطمه(س) پيش از اين آغاز شده بود؛ يعني وقتي كه او يكساله بود و قوم قريش با آزار بنيهاشم، پيامبر و يارانش را واداشت تا به شعب ابيطالب پناهنده شوند و محاصره اقتصادي بيرحمانهاي را عليه آنها آغاز كرد. اين دوران سخت 3 سال طول كشيد تا درنهايت پيامبر و يارانش آزاد شدند و به مكه بازگشتند.
روايت دوم؛ سال سيزدهم بعثت
زندگي در كوران حوادث تاريخيبراي دختري كه دردانه پيامبر اسلام بود، جنگيدن با مشكلات و زندگي در مبارزه، عجيب و غيرعادي بهنظر نميرسيد. وقتي حضرت زهرا(س) 8ساله بود، قريش تصميم به قتل پيامبر(ص) گرفت و پس از خروج شبانه پيامبر از مكه و هجرت به مدينه، فاطمه(س) به همراه حضرت علي(ع) و برخي از زنان از مكه به مدينه رفت. در طول مسير مشركان قريش فاطمه(س) و همراهانش را تهديد كردند تا آنجا كه نبردي ميان علي(ع) و ابوسفيان در گرفت كه درنهايت منجر به ناكامي قريش از بازگرداندن علي و همراهانش به مكه شد. آنها به مدينه رفتند و فصل تازهاي از زندگي پرتنش اما پربار دختر پيامبر(ص) آغاز شد.
روايت سوم؛ سال دوم يا سوم هجرت
پيوند آسماني روي زمين تقريبا 2 سال بعد از هجرت به مدينه، حضرت فاطمه(س) از دنياي كودكي به دنياي بزرگسالي قدم گذاشت. او به فرمان خدا به عقد حضرت علي(ع) درآمد و تا پايان عمر، عاشقانه در كنار ايشان زندگي كرد. حضرت فاطمه(س) اگرچه خواستگاران زيادي داشت كه عدهاي از آنها از ياران متمكن و صاحبنام پيامبر(ص) بودند اما انتخاب او حضرت علي(ع) بود؛ جواني كه مال و ثروت نداشت اما نخستين كسي بود كه پشت پيامبر اسلام(ص) به نماز ايستاد. شيخ طوسي، از علماي شيعه، روايت ميكند كه«وقتي علي(ع) حضرت فاطمه را از پيامبر اكرم(ص) خواستگاري كردند، پيامبر به او گفتند: قبل از تو نيز چند نفر اين تقاضا را داشتند ولي هر گاه من به فاطمه ميگفتم اظهار بيميلي ميكرد، چند لحظه صبر كن تا من نزد او بروم و برگردم. سپس خواستگاري علي(ع) را به گوش فاطمه(س) رساندند. فاطمه (س) ساكت ماند و صورتش را برنگرداند و پيامبر كراهتي در چهره او نديد». بعد از آن بود كه پيامبر اكرم(ص) فرمودند: «اگر علي نبود، فاطمه(س) همتا و هم كفوي نداشت». در آن زمان دارايي امامعلي(ع) منحصر به يك شمشير و زره بود و البته شتري كه براي كار در باغستانهاي مدينه از آن استفاده ميكرد. به دستور پيامبر(ص)، امامعلي(ع) زره را فروخت و مقدمات زندگي را فراهم كرد. بخشي از اين پول به توصيه پيامبر(ص) هزينه خريد عطر شد و بخشي ديگر هزينه خريد مقدمات خانه و زندگي.
روايت چهارم؛ سال سوم تا پنجم هجرت
زندگي سراسر عشق و گذشترابطه عاطفي امامعلي(ع) و حضرت زهرا(س) رابطه منحصربهفردي بود، آنقدر كه امام علي(ع) تا پيش از شهادت حضرت زهرا(س) همسر ديگري اختيار نكردند و آنطور كه در بحارالانوار از اميرالمؤمنين علي(ع) نقل شده است سرتاسر زندگيشان عشق بود و گذشت. اميرالمومنين(ع) ميفرمايند: «به خدا سوگند در سراسر زندگي مشترك با فاطمه(س) تا آنگاه كه خداي عزيز و جليل او را قبض روح فرمود هرگز او را خشمگين نساختم و بر هيچ كاري او را اكراه و اجبار نكردم و او نيز مرا هرگز خشمگين نساخت و نافرماني من نكرد. هر وقت به او نگاه ميكردم رنجها و اندوههايم برطرف ميشد». زندگي ساده آنها در سختي و فقر گذشت اما در همكاري متقابلي كه تا آخرين روز زندگي مشتركشان ادامه داشت. امام صادق(ع) ميفرمايند: «حضرت علي(ع) آب و هيزم ميآورد و حضرت فاطمه(س) گندم را آرد ميكرد و خمير ميساخت و نان ميپخت و لباسها را وصله ميزد و آن بانوي گرامي از زيباترين مردم بود و گونههاي مطهرش از زيبايي مثل گل بود». در روايت ديگري از امام علي(ع) آمده است: «فاطمه به قدري با مشك آبكشي كرد تا بر سينهاش اثر گذاشت و به قدري با آسياب دستي گندم آرد كرد تا دستهايش مجروح شد و آنقدر خانهروبي كرد و براي پختوپز آتش زير ديگ نهاد كه لباسهايش گردآلود و دودي شد و در اين امور زحمت و رنج بسيار به او ميرسيد». حضرت فاطمه(س) يك سال بعد از ازدواج، با تولد امام حسن(ع) مادر شد و كمتر از يك سال بعد امام حسين(ع) به دنيا آمد و بعد از آنها زينب و امكلثوم سلامالله عليهما.
روايت پنجم؛ سال ششم تا دهم هجرت
يك مبارز هميشگيبه موازات مهمترين اتفاقاتي كه در زندگي حضرت فاطمه(س) و علي(ع) روي ميداد، يعني ازدواج و فرزنددار شدنشان، بحرانهاي سياسي هم در مدينه شدت ميگرفت. در همان سالي كه آن دو ازدواج كردند، جنگ بدر اتفاق افتاد. يك سال بعد، همزمان با تولد امام حسن(ع) جنگ احد و در سال چهارم هجري، يعني همان سالي كه امامحسين(ع) متولد شد غزوه بنينضير رخ داد. 2 سال بعد از آن هم كه زمان تولد زينب و امكلثوم بود خالي از اتفاق نگذشت و غزوه خندق و جنگ بنيالمصطلق و صلح حديبيه در همين 2 سال يعني سالهاي پنجم و ششم هجرت اتفاق افتادند. در چنين فضايي، دختر پيامبر اكرم(ص) نميتوانست نسبت به وقايع اجتماعي و سياسي بيتفاوت باشد. زندگي او و همسرش با وقايع صدر اسلام گره خورده بود و مبارزه بخشي جدا نشدني از اين زندگي بهشمار ميرفت. در سالهاي بعد، ادامه غزوات و جنگها، نامهنگاري پيامبراكرم(ص) با يهوديان، بخشيدن فدك به حضرت زهرا(س) و واقعه تبوك و مباهله، مهمترين وقايعي بودند كه در زندگي خاندان پيامبر(ص) اتفاق افتاد و در تمام اين حوادث حضرت زهرا(س) حامي و همراه پدر و همسر گراميشان بودند.
روايت ششم؛ سال دهم تا يازدهم
بعد از پدرسال دهم هجرت، همزمان با 17سالگي حضرت زهرا(س) نقطه عطفي در زندگي ايشان بود؛ سالي كه همسرشان در واقعه غدير خم به جانشيني پيامبر اسلام(ص) انتخاب شدند؛ سالي كه پدر، اولين و آخرين حج خود را پس از هجرت به جا آورد و سالي كه حضرت زهرا(س) فرزند پنجمش را باردار شد؛ فرزندي كه البته هيچگاه به دنيا نيامد تا همراه مادرش شهيد شود. در روز 28صفر سال يازدهم هجرت، پيامبر اكرم(ص) رحلت كردند و پس از آن، ديگر هيچكس حضرت فاطمه(س) را خندان نديد. مدت كوتاهي از رحلت پيامبر نگذشته بود كه كشمكشها بر سر خلافت پيامبر و تشكيك در جانشيني حضرت علي(ع) آغاز شد و پس از آن، درحاليكه هنوز يكماه هم از رحلت پيامبر خدا نگذشته بود، ابوبكر دستور مصادره فدك را داد تا هديهاي كه پيامبر اكرم(ص) در سال هفتم هجري قمري به دخترش بخشيده بود، از او گرفته شود. دختر پيامبر اكرم(ص) در واكنش به اين اتفاق، خطبه تأثيرگذار فدكيه را خواند. ايشان در اين خطبه از غصب خلافت گفت و سخن خليفه را كه پيامبران ارث نميگذارند و فدك بايد از فاطمه(س) گرفته شود، مخالف آياتي از قرآن خواند و او را به دادگاه خداوند در روز رستاخيز واگذار كرد و ياران پيامبر را به پرسش گرفت كه چرا در مقابل اين ستمها ساكت نشستهاند.
فاطمه(س) در كنار همسرش حضرت علي(ع) يكي از مخالفان اصلي شوراي سقيفه و خلافت ابوبكر بود، به همين دليل مورد تهديد دستگاه خلافت قرار گرفت. بيعتنكردن حضرت علي(ع) و مخالفان ابوبكر و تحصن آنها در خانه دختر پيامبر، موجب شد ياران خليفه به خانه او حمله كنند و در اين هجوم فاطمه(س) كه سعي داشت مانع بردن علي(ع) براي بيعت اجباري با ابوبكر شود، آسيب ديد و جنين خود را از دست داد. چند روز بعد، ايشان در بستر بيماري افتاد و در 18سالگي به شهادت رسيد، يعني 3ماه و نيم بعد از رحلت پدر بزرگوارشان. حضرت فاطمه(س) در مخالفت با دستگاه خلافت و جريان حاكم، به همسر خود وصيت كرد تا اجازه ندهد مخالفان در نماز پيكر و مراسم تدفين ايشان شركت كنند. بنابراين، امام علي(ع) شبانه و پنهاني ايشان را غسل داده و دفن كردند.
نوشتن دیدگاه