کد خبر: 8409
منتشر شده در دوشنبه, 11 ارديبهشت 1396 07:34
ایران نوشت:خواستگار کینه توز وقتی از خانواده دختر مورد علاقهاش جواب رد شنید هنگام درگیری با پدر دختر یک بطری بنزین روی سر و رویش پاشید و او را به آتش کشید، این مرد چند روز پس از انتقال به بیمارستان سوانح و سوختگی تهران به علت شدت صدمات وارده جان سپرد. بهدنبال این جنایت که دوم اردیبهشت سال 93...
ایران نوشت:خواستگار کینه توز وقتی از خانواده دختر مورد علاقهاش جواب رد شنید هنگام درگیری با پدر دختر یک بطری بنزین روی سر و رویش پاشید و او را به آتش کشید، این مرد چند روز پس از انتقال به بیمارستان سوانح و سوختگی تهران به علت شدت صدمات وارده جان سپرد.
بهدنبال این جنایت که دوم اردیبهشت سال 93 اتفاق افتاد، مرد 75 سالهای بهنام «غلامحسین» جان باخت و جوان کینه جو بهنام «رضا»- 22 ساله- نیز به اتهام قتل دستگیر شد.
او در بازجوییها به کارآگاهان گفت: از مدتها پیش خواستگار دختر آن مرحوم بودم اما آنها هربار به من جواب رد میدادند.روز حادثه هم سر همین موضوع با برادران دختر مورد علاقهام درگیر شدیم و وقتی پدر «بهار» خواست ما را از هم جدا کند من ناخواسته بطری بنزین را که در گوشه حیاط بود روی سر و صورتش پاشیدم و بعد هم از شدت عصبانیت با فندکی که داشتم او را به آتش کشیدم.
پساز این اعترافها و پایان تحقیقات، خواستگار جنایتکار صبح دیروز از زندان به شعبه دهم دادگاه کیفری تهران انتقال یافت و در این دادگاه که به ریاست قاضی قربانزاده و قاضی ملکی و غفاری- مستشاران دادگاه- تشکیل جلسه داده بود. محاکمه شد.
در آغاز جلسه نماینده دادستان برای متهم خواستار اشد مجازات شد و سپس فرزندان مقتول درخواست قصاص کردند.آنگاه متهم پای میز محاکمه ایستاد و گفت: «من ناخواسته مرتکب این قتل شدم چون خانواده بهار بدون هیچ بهانهای به من که خواستگار دخترشان بودم جواب رد داده بودند. آن روز مادرم قبل از من برای گرفتن پاسخ خواستگاریام به خانهشان در شهرک ولیعصر رفت و من بیصبرانه منتظر شنیدن جواب بودم و هزاران نقشه برای زندگی آیندهام داشتم. سرکوچه آنها منتظر بودم که دیدم مادرم با چهرهای آشفته از خانهشان بیرون آمد و متوجه شدم که خانواده «بهار» بازهم جواب رد دادهاند. از شنیدن این خبر بشدت عصبانی شدم و به درخانه آنها رفتم تا علت را جویا شوم. زنگ در را زدم اما کسی جواب نمیداد در حالی که خونم بهجوش آمده بود شیشههای خانه را شکستم که بلافاصله برادران بهار به حیاط آمدند و با هم درگیر شدیم، در جریان این نزاع پدر بهار به طرفم حمله کرد و من هم با بطری بنزین که در گوشه حیاط بود او را به آتش کشیدم. ولی پس از مرگش بشدت پشیمان هستم. چون پدر بهار بیگناه جان باخت و من نباید این کار را انجام میدادم! حالا هم از اولیای دم طلب عفو و بخشش دارم.»
پس از پایان اظهارات متهم، قضات وارد شور شدند تا حکم شان را صادر کنند.
گفتنی است که به تشخیص پزشکان، پدر بهار در این حادثه دچار 13 درصد سوختگی شد و بیشترین علت مرگ نیز بهخاطر دیابت و بیماری قلبی بوده است.
گفتوگو با متهم
چه شغلی داشتی؟ در آهنگری مشغول بودم.
چند کلاس درس خواندهای؟ دیپلم فنی دارم.
چند وقت بود که با بهار آشنا شده بودی؟چند ماهی بود. او دخترخوب و باوقاری بود و من بیشتر کار میکردم و به فکر آینده بودم.
چرا پس از شنیدن جواب رد سعی نکردی با روش مسالمتآمیز خانواده بهار را راضی کنی؟نمیدانم. آن لحظه آنقدر عصبانی شدهبودم که نمیدانستم چهکار میکنم.
فکر میکنی اولیای دم از حق قصاص میگذرند؟نمیدانم اما از آنها میخواهم مرا بهخاطر جوانیام ببخشند.
نوشتن دیدگاه