درباره نمايش «نام تمام مادران...» محمد رحمانيان نویسنده مادر تنها پلاک خونی برگشته از جنگ! محمد رحمانيان در نمايش تازه خود «نام تمام مادران...» قصه زناني را روايت مي‌كند كه در يك واژه با هم شريكند: رنج؛ زناني كه سرنوشت‌شان در دنيايي مردانه و سراسر خشونت رقم خورده است.نمايش اداي دين به جايگاه مادر و زن در فرهنگ ايراني- اسلامي است، با اشاره به شخصيت حضرت فاطمه(س) و ساير زناني كه در تاريخ اسلام و شيعه صاحب قدر و منزلت بوده‌اند. نام تمام مادران... با تك‌گويي مباركه (سانيا سالاري) شروع مي‌شود؛ جملاتي تند و تأثيرگذار از زبان حضرت فاطمه(س) درباره جامعه و با ادامه همين تك‌گويي در پرده آخر به پايان مي‌رسد؛ وقتي مباركه خانه قديمي خانم‌بالا (سيما تيرانداز) را ترك و با خود جمله‌هاي بانو را تكرار مي‌كند، جمله‌هايي هشداردهنده درباره عاقبت ظلم و پايمال كردن حقوق ديگران. در ميان اين 2مونولوگ مهم، قصه چند شخصيت زن روايت مي‌شود. قصه‌ها خوب نوشته شده‌اند و وجوه مختلف شخصيت زنان را انعكاس مي‌دهند. زنان نمايش گرچه مورد ظلم واقع شده‌اند اما قوي و مستقل هستند، مقابل سرنوشت خود مي‌ايستند و جبر زمانه را برنمي‌تابند.نگاه رحمانيان به شخصيت زنان، درست، دقيق و هوشمندانه است. او به مقام مادري در زن احترام مي‌گذارد و اين حق را به‌عنوان يك موهبت الهي مي‌نگرد؛ يك انتخاب، نه يك پديده غريزي و صرفا جسماني. او زن را منشأ خير و بركت و آرامش در جامعه مي‌داند و از سلطه مردان بر اين شخصيت انتقاد مي‌كند. بازي‌ها، يكدست و از حد متوسط بالاتر است. بهنوش طباطبايي يك تيپ تكراري را با طراوت بازي و سينا رازاني مهارت خود را در كار طنز ثابت كرده است. آشا محرابي شخصيت يك زن تازه به دوران رسيده را با همه شكنندگي خلق مي‌كند و سيما تيرانداز روي صحنه پرتوان و مسلط است. مجموع اين عوامل باعث شده كه نام تمام مادران... از بهترين اجراهاي سال 95 باشد. راهبرد رحمانيان براي خلق اثري با درونمايه مذهبي و رويه‌اي امروزي و اجتماعي نتيجه داده و نمايش را به يكي از بهترين آثار در احترام به مقام بانوي آب و مهرباني تبديل كرده است.