کد خبر: 3986
منتشر شده در شنبه, 12 فروردين 1396 02:46
حوادث ۹۵ از آغاز تا پایان | مرور مهمترین حوادثی که امسال رخ داد از ماجراي قتل ستايش قريشي در نخستين روزهاي سال گرفته تا حادثه پلاسكو و حمله گانگستري بهخودروي حمل پول در تهران در آخرين روزهاي سال، اینها همه مهر تأييدي بر پرحادثه بودن امسال بود كه در اين بخش از ويژهنامه پايان سال همشهري قرار است...
حوادث ۹۵ از آغاز تا پایان | مرور مهمترین حوادثی که امسال رخ داد
از ماجراي قتل ستايش قريشي در نخستين روزهاي سال گرفته تا حادثه پلاسكو و حمله گانگستري بهخودروي حمل پول در تهران در آخرين روزهاي سال، اینها همه مهر تأييدي بر پرحادثه بودن امسال بود كه در اين بخش از ويژهنامه پايان سال همشهري قرار است اين حوادث را مرور كنيم و از آخرين اتفاقات رخ داده در پروندههاي مهمي كه هنوز در جريان است بگوييم. پس با ما همراه شويد.
15فروردين؛ معلم فداكار
در سال 95، نام معلمها هم بهعنوان افراد فداكار بارها در صفحه حوادث روزنامهها منتشر شد اما يكي از مهمترين حوادثي كه براي معلمهاي فداكار رخ داد، 15فروردين در روستاي نوكجوي سرحد بلوچستان، در حوالي شهرستان خاش رقم خورد. آن روز باد شديدي در حال وزيدن بود و بچهها زير ديوار يك چهارديواري قديمي كه مقابل مدرسه بود نشسته بودند كه حميدرضا گنگوزهي، معلم جوان مدرسه متوجه تكان خوردن ديوار بر اثر باد شد و به سرعت به سمت بچهها دويد و آنها را يكي پس از ديگري از زير ديوار در حال ريزش دور كرد اما در همين هنگام ديوار روي او فرويخت و باعث مرگ وي و مجروح شدن يكي از همكارانش شد. معلم جوان مدرسه در اين حادثه جانش را از دست داد اما اجازه نداد آسيبي به دانشآموزان برسد و به اين ترتيب نام او بهعنوان معلم فداكار براي هميشه ماندگار شد.
20فروردين؛ 3 جنايت در پرونده دزدان مسلح
فروردين امسال مأموران پليس اعضاي فراري يك باند سرقت مسلحانه را كه 3جنايت در پروندهشان داشتند دستگير كردند. يكي از اعضاي اين باند اقرار كرد كه سردسته باند را بهخاطر نپرداختن سهمش و همچنين برادر دختر موردعلاقهاش را با شليك گلوله به قتل رسانده است. عضو ديگر اين باند مخوف نيز اعتراف كرد كه هنگام دزدي، يكي از طعمه هايشان را با ضربات چوب كشته است. اعضاي اين گروه 6 نفره، 6سرقت مسلحانه را در كارنامه خود به ثبت رساندهاند. آنها در يكي از سرقتها به يك طلافروشي در حوالي مولوي دستبرد زدند و 4كيلو طلا دزديدند. سرقت ديگر آنها از يك طلافروشي در شهرستان ازنا بود كه حدود 5كيلو طلا دزيدند. آنها در كرج با تهديد اسلحه يك پژو، موتور و زانتيا سرقت كردند كه در جريان سرقت موتور، يكي از دزدان، صاحب موتور را با ضربه چوب به قتل رساند. دزدان مسلح پس از آن به يك طلافروشي در خمين دستبرد زدند و 6كيلو طلا به سرقت بردند. بعد از آن، از يك طلافروشي در نسيمشهر 3كيلو طلا سرقت كردند و در سرقت بعدي به يك طلافروشي در كهريزك 5كيلو طلا دزديدند. در اين ميان يكي از سارقان اعتراف كرد كه سردسته باند را بهخاطر اينكه 130ميليون تومان سهم او را پرداخت نكرده بود و برادر دختر موردعلاقهاش را كه ميخواست مانع رسيدن او به خواهرش شود به قتل رسانده است. پرونده اعضاي اين باند در حال حاضر در دادگاه در حال رسيدگي است.
22فروردين؛ قتل دو ستايش
روزنامهها نخستين خبرهاي حوادثي امسال را با ماجراي تلخ قتل 2دختربچه 6ساله به نام ستايش آغاز كردند. هر چند ماجراي قتل اين دو دختربچه بيگناه شباهت زيادي به هم داشت اما يكي از آنها در ورامين رخ داد و ديگری صدها كيلومتر آن طرفتر يعني در شهرستان نيريز استان فارس. آنچه در ورامين رخ داد، 22فروردينماه رقم خورد. آن روز پسر نوجوانی بهنام امير، وقتي متوجه شد دختربچه همسايهشان به نام ستايش براي بازي به خانه آنها آمده است، در يك لحظه نقشه شومي كشيد و پس از كشاندن دختربچه به اتاقش در طبقه دوم خانهشان، او را مورد آزار و اذيت قرار داد و به قتل رساند. او سپس براي اينكه جسد را از بين ببرد رويش اسيد پاشيد اما در نهايت با ناپديد شدن ستايش و جستوجوي پليس براي يافتن ردي از او، دست امير رو شد و او به جرم قتل دختربچه افغان دستگير شد.
اين جنايت بازتاب گستردهاي در رسانهها داشت و تا مدتها ذهن مردم را درگير كرده بود. امير پس از اين ماجرا در دادگاه محاكمه شد و هرچند مدعي شد كه بهخاطر مصرف مشروبات الكلي دست به چنين كاري زده اما باز هم نتوانست از مجازات جنايتي كه رقم زده بود فرار کند و در نهايت به اتهام قتل، به قصاص و به جرم تجاوز به اعدام محكوم شد. آخرين خبر درباره اين پرونده اين است كه حكم دادگاه پس از تاييد در ديوانعالي كشور، هماكنون به دفتر رئيس قوه قضاييه فرستاده شده تا پس از موافقت وي، اجرا شود. از سويي امير كه اين روزها در كانون اصلاح و تربيت به سر ميبرد بهدليل فشار رواني كه متحمل شده بين كانون و بيمارستان رواني در رفت وآمد است و هرازگاهي در بيمارستان بستري و دوباره به كانون بازگردانده ميشود.
23فروردين؛ جنايت مرد دوزنه
دستگيري مردي كه خانواده همسرش را به رگبار بسته بود، يكي ديگر از خبرهاي فروردينماه بود. اين مرد بهدليل بچهدار نشدن همسرش، با زن ديگري ازدواج كرد اما ازدواج دوم او باعث شد كه اختلافات شديدي بين او و خانواده همسر اولش بهوجود بيايد. اختلافاتي كه باعث شد مرد دوزنه با سلاح گرم راهي خانه همسر اولش در شهر قلعهگنج استان كرمان شود و آنها را به رگبار ببندد. در جريان اين جنايت، 2 نفر كشته و 3 نفر مجروح شدند و مرد جنايتكار پا به فرار گذاشت تا اينكه حدود 18ماه بعد و در فروردين امسال، وقتي كه به يكي از بخشهاي شهرستان سپيدان گريخته و با استفاده از هويت جعلي، در يك گاوداري مشغول بهكار شده بود، دستگیر و راهي زندان شد.
25فروردين؛ تراژدي تكراري
اما تنها چند روز پس از قتل ستايش قريشي، صدها كيلومتر آن طرفتر و در شهرستان نيريز استان فارس، دختربچه 6ساله ديگري كه او هم ستايش نام داشت قرباني وسوسههاي شيطاني مرد همسايهشان شد. اين حادثه ظهر 25فروردين در يكي از روستاهاي اطراف نيريز رقم خورد. آن روز ستايش در حال بازگشت از مهدكودك بود كه مرد همسايه با ديدن او و به بهانه اينكه ميخواهد چيزي به وي بدهد او را به خانهشان كشاند و پس از اجراي نقشه شومش، دختربچه بيگناه را به قتل رساند. او سپس جسد ستايش را به خارج از روستا برد و در بيابان دفن كرد. با افشاي راز اين جنايت و دستگيري مرد جنايتكار، دادگاه او را به قصاص و اعدام محكوم كرد كه اين حكم مهرماه امسال در ملأ عام به اجرا درآمد.
يك ارديبهشت؛ شاباش ميلياردي
هرچند امسال با خبرهايي تلخ شروع شد اما در ادامه، اتفاقات عجيب و شيريني هم رخ داد. يكي از اين اتفاقات كه تا مدتها خبر آن در شبكههاي اجتماعي دست بهدست ميشد ماجراي شاباش ميلياردي به عروس و دامادي در يكي از روستاهاي اطراف بندرعباس در فروردين ماه امسال بود. در آن زمان، داماد جوانی به نام مجيد كه در اين عروسي 2ميليارد تومان شاباش جمع كرده بود در گفتوگو با همشهري گفت: «در مراسم ما 7هزار نفر دعوت بودند. اين مراسم در 3شب و به شيوه محلي انجام شد. 3آشپز بهصورت مداوم سرگرم آشپزي بودند و حدود 300ميليون تومان خرج مراسم شد كه آشنايان و اطرافيان سنگ تمام گذاشتند و جمعا 2ميليارد تومان به ما شاباش دادند». البته به گفته مجيد او بخشي از اين پول را بايد در عروسي آشنايانش بهعنوان شاباش بدهد تا محبت آنها را جبران كند.
5ارديبهشت؛ دندانپزشك اسيدپاش
اسيدپاشي در سال 95هم قرباني گرفت و در يكي از عجيبترين حوادث اسيدپاشي كه 5 ارديبهشت امسال رقم خورد، يك زن دندانپزشك كه مقيم كانادا بود بهخاطر اختلافات خانوادگي به سر و صورت خالهاش اسيد پاشيد تا از او انتقام بگيرد. اين زن كينهجو حتي بليت پرواز به كانادا هم گرفته بود تا فرار كند اما تنها دقايقي پس از حادثه به دام پليس افتاد و پروازش كنسل شد. اين زن 44ساله به نام شهره، پس از دستگيري در اعترافاتش گفت كه بهدليل اختلافات خانوادگي كه با خالهاش داشت دست به اسيدپاشي زد. او مدعي شد كه مقيم كاناداست و براي مدتي به ديدن پدر و مادرش در ايران آمده بود اما بهخاطر اختلافات خانوادگي كه با خالهاش داشت، قبل از رفتن به كانادا اقدام به خريد اسيد كرده و روي او پاشيده تا انتقام بگيرد. اين زن هرگز از علت اختلاف با خالهاش چيزي نگفت و اين در حالي بود كه بر اثر اسيدپاشي او، خالهاش دچار 20درصد سوختگي شد.
6ارديبهشت؛ جنايت مقابل بيمارستان
يكي از جنايتهاي جنجالي پايتخت عصر 6 ارديبهشت رخ داد. آن روز خانم منشي بخش آندوسكوپي بيمارستان عرفان، وقتي از محل كارش خارج شد تا به خانه برود، خبر نداشت كه شوهرش با كلت كمري به استقبالش آمده است. زن از بيمارستان خارج شد و به سمت پاركينگ رفت تا سوار خودروي سمند نقرهاي رنگش شود. خودروي اين زن در اختيار شوهرش بود و او در آن ساعت بهدنبال همسرش آمده بود تا با هم به خانه بروند. شوهرش روي صندلي جلو نشسته و منتظر همسرش بود اما به محض اينكه زن جوان پشت فرمان نشست شوهرش لوله اسلحه را به سمت او گرفت و شليك كرد. او دو گلوله به زن جوان و يك گلوله بهخودش شليك كرد و هر دوي آنها جانشان را از دست دادند. در تحقيقات پليس مشخص شد كه اين زن و شوهر كه فرزنداني خردسال داشتند از مدتي قبل با يكديگر دچار اختلاف شده و به همين دليل مرد جوان چنين تصميم هولناكي گرفته بود.
3 ارديبهشت ؛ پايان شكنجههاي اعظم
خبر، دردناك و وحشتناك بود. مرد معتاد همسر و دختران خردسالش را 22روز در زيرزمين خانهشان زنداني و شكنجه ميكرد. اين ماجرا زماني فاش شد كه همسايههاي زني به اسم اعظم در مشهد متوجه شدند كه مدتي از او خبري نيست. با توجه به اينكه همسر اعظم پيش از اين نيز سابقه كتك زدن زن و بچههايش را داشت، آنها ماجرا را به پليس خبر دادند و وقتي مأموران وارد اين خانه شدند اعظم و دخترانش را در حالي پيدا كردند كه در زيرزمين خانه زنداني بودند. جاي زخم و سوختگي روي بدن آنها از شكنجه وحشتناكی حكايت داشت و به اين ترتيب شوهر وي بازداشت شد و در بازجوييها به زنداني كردن و شكنجه همسر و فرزندانش اعتراف كرد. اين پرونده در چشم بر هم زدني جنجالي شد و به اين ترتيب، اعظم و فرزندانش تحت حمايت بهزيستي قرار گرفتند و شوهر او به زندان فرستاده شد. حالا و با گذشت ماهها از اين حادثه، زن جوان و دخترانش در خانهاي كه در اختيار آنها قرار داده شده زندگي آرامي دارند و با قطعي شدن حكم 15سال حبس شوهرش، اين مرد تا مدتها در زندان خواهد ماند تا همسر و فرزندانش با خيال راحت به زندگي ادامه دهند.
8 ارديبهشت؛ مرگ مهاجر ايراني در استراليا
امسال براي مهاجران سال سختي بود. هرازگاهي خبر غرق شدن قايق، لنج يا كشتي حامل مهاجران در دريا كه باعث مرگ عده زيادي از آنها شده بود منتشر ميشد اما با اين حال، مهاجرتهاي غيرقانوني همچنان ادامه داشت. در بين همه اين حوادث مرگ مهاجر ايراني در كمپ نائورو، يكي از مهمترين خبرهاي امسال بود. اين مهاجر ايراني پس از 3 سال زندگي و تحمل شرايط سخت در كمپ نائورو دست بهخودسوزي در برابر چشمان نمايندگان سازمان ملل زد و در نهايت در بيمارستان جان باخت. 8 ارديبهشت ماه، قرار بود نمايندگان كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل از اين كمپ بازديد كنند. آن روز جوان 23ساله ايراني به نام اميد، در مقابل چشمان نمايندگان درحاليكه فريادزنان به شرايط سخت زندگي در اين كمپ اعتراض ميكرد، با ريختن بنزين روي لباسهايش دست بهخودسوزي زد. فيلمهاي وحشتناكي كه از اين حادثه منتشر شده بود به سرعت در سراسر دنيا پخش شد و مرد جوان پس از انتقال به بيمارستان جان باخت. اميد همانند صدها مهاجر ديگر در آرزوي ساختن زندگي بهتر، خانه و خانوادهاش را در ايران رها كرد تا راهي استراليا شود اما به محض ورود به سواحل اين كشور، از سوي پليس بازداشت و به كمپ جزيره نائورو منتقل شد؛جايي كه دولت استراليا براي جلوگيري از ورود مهاجران به اين كشور براي اسكان دادن مهاجران درنظر گرفته بود اما در نهايت اميد بهخاطر شرايط سخت زندگي در آنجا به زندگي خود پايان داد.
اول خرداد؛ جنايت باورنكردني
يكي از جنايتهاي هولناك سال، اول خردادماه در شهر مشهد رخ داد. آن روز در خانهاي در يكي از محلههاي خيابان حر41 مشهد، اجساد غرق خون زني جوان و 2دختر 3و 6سالهاش پيدا شد. آنها به طرز وحشتناكي به قتل رسيده بودند و كارآگاهان در جريان تحقيقات خود متوجه شدند كه زن 35ساله(مقتول) زندگي پرفراز و نشيبي داشته است. او زماني كه دختري نوجوان بود به عقد مردي ميانسال درآمد كه چند برابر او سن داشت. با اين حال چند سال بعد، درحاليكه از اين مرد صاحب 3 پسر و يك دختر شده بود، توانست از او جدا شود و پس از مدتي با همسر دومش ازدواج كرد. با اين حال، طلاقش از مرد 68ساله باعث شده بود كه بين آنها اختلافات و كينه شديدي بهوجود بيايد. در ادامه سرنخهايي بهدست آمد كه نشان ميداد پسر اين مرد 68ساله در جنايت نقش دارد. او به همراه 2نفر از بستگانش در اطراف مشهد دستگير شد. پسر جوان در بازجوييها به قتل مادرش و دختران او اعتراف كرد و گفت: «پس از اينكه مادرم از پدرم طلاق گرفت، اتفاقات ديگري ازجمله مرگ خواهرم رخ داد و همه اينها باعث شد كه از مادرم كينه به دل بگيرم. او ما را رها كرد و رفت و زندگي تازهاي تشكيل داد. براي همين با دو نفر از بستگانم به خانهاش رفتيم و او و 2دخترش را به قتل رسانديم». با اعترافات مرد جوان و همدستانش، هر 3 نفر آنها راهي زندان شدند.
7خرداد؛ جنگلبان شجاع
قاچاقچيان چوب وقتي جنگلبان شجاع را سد راه خود ديدند او را به قتل رساندند. اين حادثه 7خرداد در منطقه سالده شهرستان نور اتفاق افتاد. آن روز قاچاقچيان چوب پس از قطع درختان و بار زدن آنها، هنگام خروج از جنگل با جنگلبانان روبهرو شدند و وقتي آنها را سد راه خود ديدند به سويشان شليك كردند و در اين ميان يكي از جنگلبانان به نام فضلالله عليپور- 47ساله- جان خود را از دست داد و 3 نفر ديگر مجروح شدند. بهدنبال اين حادثه تحقيقات براي دستگيري عاملان جنايت آغاز و در نهايت مأموران توانستند آنها را شناسايي و دستگير كنند.
2خرداد؛ مرگ دردناك زن ايراني و دخترش
اوايل خردادماه بود كه حادثه تلخي در شهر هورن هلند رخ داد كه مردم اين شهر را شوكه كرد. زن جواني درحاليكه دختربچه 2سالهاش را به پشتش بسته بود وارد رودخانه ماركرمير شد و در تصميمي دردناك به زندگي خود و دختربچهاش پايان داد. اين زن 30ساله كه ايراني بود از مدتي قبل با همسرش دچار اختلاف شده و قصد داشته به ايران برگردد اما بهدليل اينكه شوهرش اجازه بردن دخترشان را به وي نميداده، در نهايت دست به اين اقدام هولناك زده بود. با به جا ماندن نامهاي از زن جوان، مشخص شد كه او 3سال پيش به هلند مهاجرت كرده و براي اينكه بتواند اقامت بگيرد، با يك مرد هلندي ازدواج كرده بود اما در نهايت ازدواج آنها به طلاق منجر شده و زن جوان سعي كرده به ايران برگردد اما شوهرش اجازه نميداده كه دخترشان را با خود ببرد.
12خرداد؛ اعدام مرد ژلهاي
امسال پايان خيلي از پروندههاي جنايي بود. ازجمله پرونده مرد ژلهاي كه شبانه با ورود به خانهها در شيراز و بيهوش كردن اعضاي خانواده دست به آزار و اذيت زنان ميزد. اين مرد جوان پس از دستگيري به اتهام افساد في الارض به اعدام محكوم شده بود. او از ساعت 12شب تا 5:30 بامداد بهصورت پنهاني وارد منازل مردم ميشد و اعمال شوم خود را اجرا ميكرد. اين مرد جوان، 100مورد ورود به منزل داشته كه در برخي از آنها توانسته بود نقشه شومش را اجرا كند. او با پيدا شدن فيلم دوربين مداربسته در خانه يكي از شاكيان و آزمايش دياناي، دستگير شد و 12خرداد امسال به دار مجازات آويخته شد.
4خردادماه؛ مرگ فاطمه كوچولو در پارك
يكي از حوادث هولناك امسال، مرگ دختربچه 5 ساله در حوضچه مقابل آبشار پارك كوهسار تهران بود. حادثهاي كه در بررسيهاي تكميلي معلوم شد كه مقصر صددرصدي آن پيمانكار بود كه بهخاطر نصب نكردن حفاظ فلزي در مقابل دريچه پمپ آب، باعث وقوع اين حادثه شده بود. 4خرداد بود كه فاطمه، زماني كه براي بازي به پارك رفته بود، ناگهان به حوضچه مقابل آبشار پارك سقوط كرد و به سمت پمپ بزرگي كه در حوضچه بود، كشيده شد. از آنجا كه پمپ حفاظ نداشت او به داخل پمپ رفت و حادثهاي وحشتناك رقم خورد. پس از اين ماجرا تحقيقات گستردهاي در اين پرونده شروع شد كه در نهايت پس از چند ماه، دادگاه، پيمانكار پارك را مقصر صددرصدي شناخت و رسيدگي قضايي به اين پرونده همچنان ادامه دارد.
اول تيرماه؛ عروسي در زندان
در ميان همه اتفاقات عجيبي كه در سال 95رخ داد، ماجراي عروسي دختر جوان با يك متهم به قتل در زندان رجايي شهر، توجه خيليها را جلب كرد. ماجرا از اين قرار بود كه چندماه قبلتر از اين ماجرا، دختر جوان كه فوقليسانس تربيت بدني دارد براي ملاقات برادرش كه در آن زمان در حبس بود به زندان رجايي شهر رفت و در آنجا يكي از زندانيان را ديد كه هنگام ملاقات با مادرش گريه ميكند. او با پرس و جو متوجه شد كه اين زنداني متهم به قتل خواهرزادهاش است و از آنجا كه پدر مقتول درخواست ديه كرده، درصورتي كه موفق به پرداخت ديه نشود، قصاص خواهد شد. دختر جوان زماني كه در تلاش براي فراهم كردن مبلغ ديه بود به جوان زنداني دلبست و به اين ترتيب به پيشنهاد ازدواج او جواب مثبت داد. او با كمك خيرين توانست مبلغ ديه را فراهم و پسر جوان را از قصاص نجات دهد و به اين ترتيب اول تيرماه امسال در داخل زندان پاي سفره عقد نشست و با جوان زنداني ازدواج كرد. حالا و با آزادي پسر جوان اين زوج زندگي تازهاي را در پيش گرفتهاند.
27مرداد؛ قاتل تبر به دست
تا حالا پروندههاي زيادي بوده كه بهخاطر انتشار فيلم يا كليپي كوتاه از آنها سر زبانها افتاده و جنجالي شدهاند. يكي از اين پروندهها ماجراي قتل مرد جوان مقابل چشمان همسر باردارش در شيراز بود. اين حادثه 27مرداد رخ داد. آن روز مرد جوان همراه همسر باردار و يكي از بستگانش داخل ماشين در حال عبور از خيابان بود كه يك دستگاه پژو پرشيا از كنارش گذشت و آينهاش به آينه ماشين مرد جوان برخورد كرد و همين باعث شروع درگيري لفظي ميان آنها شد؛ هرچند با وساطت مردم دعوا خاتمه يافت اما راننده پرشيا با برادرش تماس گرفت و با حضور 2نفر ديگر در محل حادثه، درگيري از سر گرفته شد. در اين درگيري يكي از جوانهايي كه تازه از راه رسيده بود با ضربه تبر راننده پرايد را مقابل چشمان همسر باردارش به قتل رساند و همراه همدستانش گريخت. فيلم لحظه جنايت در چشم بر هم زدني در سراسر ايران پخش شد و باتوجه به حساسيت ماجرا، پليس با همه توان وارد عمل شد و توانست عاملان جنايت را دستگير كند. پرونده اين 3 متهم به اتهام محاربه و افسادفيالارض در دادگاه انقلاب در جريان است و بخشي از پرونده كه مربوط به اتهام قتل است، مدتي قبل در دادگاه كيفري استان فارس رسيدگي شد و عامل اصلي جنايت به قصاص و همدستانش به حبس محكوم شدند.
13شهريور؛ پايان پرونده قاتل پزشك اردبيلي
يكي از جنجاليترين پروندههاي جنايي، ماجراي قتل پزشك معروف اردبيلي توسط پسري جوان بود. پروندهاي كه 13شهريور امسال و با قصاص جوان جنايتكار پايان يافت. اين جنايت ظهر يكي از روزهاي مرداد سال گذشته و در طبقه پنجم آپارتماني 6 واحدي در يكي از محلههاي اردبيل رخ داد. اين آپارتمان محل زندگي جواني حدودا 23ساله بود كه از مدتي قبل آن را اجاره كرده و بهتنهايي در آنجا زندگي ميكرد. مأموران وقتي به اين محل رسيدند، با پيكر غرق در خون اصغر پيرزاده، فوقتخصص آنكولوژي و سرطان روبهرو شدند. بررسيها نشان ميداد كه او ساعاتي قبل از حادثه به دعوت جوان 23ساله(قاتل) به آپارتمان او رفته و در نهايت در آنجا با ضربات چاقوي وي به قتل رسيده بود. قاتل پس از دستگيري اعتراف كرد كه از 4ماه قبل از جنايت مقتول را ميشناخته و انگيزهاش از جنايت كاملا مسئله شخصي بوده است. پسر جوان مدتي بعد در دادگاه به قصاص محكوم و در نهايت 13شهريور به دار مجازات آويخته شد.
5 آذر؛ عبور مرگ از هفتخوان
حوادث جادهاي و ريلي امسال هم قربانيان زيادي در نقاط مختلف كشور گرفت. شايد مهمترين حادثه اين چنيني حادثه برخورد 2 قطار در نزديكي ايستگاه هفت خوان سمنان بود كه مرگ 45 نفر را بهدنبال داشت. حدود ساعت۷:۳۵دقيقه صبح 5آذرماه بود كه قطار تبريز-مشهد در نزديكي ايستگاه هفت خوان در منطقهاي مابين سمنان و دامغان بهدليل نقص متوقف شد. اين در حالي بود كه ساعت هفت صبح همان روز قطار سمنان-مشهد نيز در همان خط شروع به حركت كرده بود. قطار دوم بيآنكه از توقف قطار اول در مسير خبر داشته باشد، با سرعت زيادي به اين قطار برخورد كرد كه اين مسئله باعث آتشسوزي تعدادي از واگنها نيز شد. در اين حادثه 45مسافر و خدمه قطار جانشان را از دست دادند و حتي شدت آتشسوزي به حدي بود كه اجساد برخي از قربانيان هرگز پيدا نشد. بهدنبال اين حادثه، اظهارنظرهاي مختلفی درباره علت حادثه مطرح شد. اظهارنظرهايي كه همچنان نيز ادامه دارد و هنوز پرونده اين حادثه باز است و افكار عمومي در انتظار شنيدن خبري از معرفي مقصران.
۲۹ دی؛ فاجعه پلاسكو
آخرين روز ديماه بزرگترين و تلخترين حادثه امسال رقم خورد. آن روز افرادي كه پاي تلويزيون نشسته و تلاش آتشنشانان براي فرونشاندن آتش در ساختمان پلاسكو را تماشا ميكردند صحنه هولناكي را به چشم ديدند. ساختمان پلاسكو در مقابل دوربين فروريخت تا دردناكترين و بزرگترين حادثه سال رقم بخورد. حادثهاي كه حالا و با گذشت كمتر از دو ماه از وقوع آن هنوز هم سر زبانهاست و آنهايي كه از خيابان جمهوري ميگذرند با ديدن جاي خالي پلاسكو، به ياد 16آتشنشان فداكاري ميافتند كه در اين حادثه به شهادت رسيدند.
درباره حادثه پلاسكو گزارشهاي زيادي منتشر كرديم. در اين گزارشها به بررسي ابعاد مختلف اين حادثه پرداختيم اما هر چه نوشتيم، تنها بخش كوچكي از رشادت و جانفشاني آتشنشاناني بود كه در اين حادثه به شهادت رسيدند. گرچه هنوز علت اصلي شروع آتشسوزي و وقوع اين حادثه مشخص نيست اما برخي از كسبه در گفتوگو با خبرنگار همشهري از شروع آتشسوزي از طبقه دهم گفتند و اينكه آتشسوزي احتمالا به خاطر اتصالي برق رخ داده بود:«آن روز شاگرد مغازه... در طبقه دهم وقتي وارد آنجا شد و كليد برق را زد، آتشسوزي به خاطر اتصالي شروع شد و چون در داخل مغازه تعدادي پيكنيك و كپسول گاز بود، آتش گسترش يافت.»
اين جمله را يكي از كسبه كه بيش از 20 سال در ساختمان پلاسكو فعاليت داشت گفت. او ادامه داد: پس از اين حادثه ماجرا را به آتشنشاني گزارش كرديم. آنها خيلي زود رسيدند و شروع كردند به خاموش كردن آتش. اما وقتي شرايط بدتر شد، از ما خواستند كه ساختمان را خالي كنيم. آنها همه را بيرون كردند و خودشان وارد ساختمان شدند كه آتش را خاموش كنند اما درست زماني كه آتش خاموش شده بود و فقط دود سياهي به چشم ميخورد، آتشسوزي دوباره شروع شد و ناگهان ساختمان فرو ريخت. در زماني كه پلاسكو در حال فروريختن بود، آتشنشانان زيادي داخل آن حضور داشتند. آنها با ديدن نخستين آوار كه از سقف طبقه يازدهم روي طبقه دهم ريخت، ماجرا را به فرمانده عمليات مخابره كردند و به اين ترتيب عمليات نردبانها با انتقال آتشنشانان به بيرون از ساختمان شروع شد. عدهاي از آنها موفق شدند از طريق نردبانها از ساختمان خارج شوند اما حوالي ظهر، ناگهان ساختمان فرو ريخت و آتشنشانان و 6نفر از مردم عادي و كاركنان ساختمان را زير خروارها آوار گرفتار كرد. آواري كه عمليات انتقال آن به دليل شعلههاي آتش در زير آوار و دماي وحشتناك آن يكي از سختترين عمليات آواربرداري در كشور لقب گرفت و در نهايت با پيدا شدن پيكرهاي قربانيان، پس از گذشت 9روز پايان يافت. حادثه پلاسكو بيشك مهمترين، دردناكترين و بزرگترين حادثه امسال بود كه هنوز هم حواشي آن ادامه دارد و دل ميليونها نفر از مردم كشورمان را به دردآورد.
5 اسفند؛ دستبرد بزرگ
در آخرين روزهاي امسال، خبر سرقت از خودروي حمل پول بانك پاسارگاد در تهران همه جا پيچيد. سرقتي گانگستري كه در جريان آن دزدان صبح 5 اسفند با استفاده از 2دستگاه خودروي پرايد راه رفت و برگشت خودروي حمل پول را مسدود كردند و در سرقتي هاليوودي همه 900ميليون تومان پول كهنهاي را كه داخل ماشين بود دزديدند. هرچند اين سرقت بزرگ به راحتي آبخوردن عملي شد اما در نهايت پليس در مدت كوتاهي توانست دزدان مسلح را دستگير كند و در تحقيقات مشخص شد كه 2نفر از همدستان دزدان، كارمندان بانك بودهاند. تحقيقات پليس در اين پرونده ادامه دارد.
نوشتن دیدگاه